کهکشان آبی 1

گاه نوشته

کهکشان آبی 1

گاه نوشته

بایگانی

آخرین مطالب

تحویل سال  محل کار خدا رفتگان همه رو بیامرزه و قرین رحمت و آرامش قرار بده .و آرزوی موفقیت برای همه در سال جدید.آرزوی شادی بیشتر، درد و رنج کمتر آرزوی کار  و تاهل بر جوون ها.آرزوی سلامتی برای همهآمین.
مهرداد
۲۹ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۰۲ ۳ نظر
بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال                      عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی همه عالم به تو می‌بینم و این نیست عجب                      به که بینم؟ که تویی چشم مرا بینایی                                                                                                                                                                                                                              عراقیهممممممم به که بینم؟
مهرداد
۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۰۰ ۰ نظر
مهرداد
۱۸ اسفند ۹۶ ، ۰۴:۱۰ ۰ نظر
اسفند ماه بود و جشن نیکوکاری به گمانم  ده ،دوازده سال پیش .رفته بودم پای صندوق های کمیته ی امداد جهت جمع آوری کمک های مردمی در محله‌ی خزانه‌ی بخارایی  فکر کنم جایی که بودیم یک میدان بود.تقریبا دو یا سه بار از صبح تا شب صندوق رو تعویض کردیم صندوق ها پر از پول می شد.تا جایی که یادم می‌آید یکی دو نفر هم آمدند و جواهرات در صندوق انداختند. اما سال بعد صندوق کنار یک فروشگاه بود در سعادت آباد .از صبح زود تا شب حتی نصف صندوق هم پر نشد.مگر فاصله ی خزانه تا سعادت آباد چه قدر بود که اینقدر دلهای مردمانشان از هم دور بود. خاطره ای که از خزانه یادم مانده بود بخشش پیرزنی بود که النگوهایش را هدیه کرد. خاطره ای که از سعادت آباد یادم مانده بود متلک تلخ دو دختر خانم بود .اواخر اسفند که می شود بی اختیار یاد جشن نیکوکاری می‌افتم.
مهرداد
۱۶ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۵۹ ۰ نظر
خبر را خواندم :هواپیمای حامل دکتر محمد جواد ظریف که در کنفراس مونیخ شرکت کرده بود در فرودگاه مونیخ زمین گیر شده بود دلیلش هم ترس از تحریم های آمریکا و در نتیجه ممانعت از سوخت گیری هواپیمای حامل ایشان بود تا اینکه ارتش پادر میانی کرده و سوخت تهیه می‌کند.وبله اینگونه بود که تحریم ها رفتن!!چه تلخ.بگذریم، هرچند احساس بد تحقیر شدن به من دست داد. اما نشستم وخوب فکر کردم ،دیدم شاید مشکل از ماست از مردم از دولت مردان .سال ها مردم توسط خودی های بی خدا تحقیر شدن .سر صف یارانه ،صف سهام عدالت ،سر کیفیت خودروها در نظام سلامت در بیمارستانها در بانک ها ،بله این ملت دیگر به تحقیر شدن عادت کرده است دیگر از بیگانگان چه انتظار؟! نمی دانم تفاوت ملتی که دم از ایمان می زند وملت‌هایی  نظیر ژاپن و آلمان در چیست که آنها حداقل به لحاظ کار و امور اقتصادی بعد از با خاک یکسان شدنشان  دوباره ققنوس وار به پا خواستند.بیایید دیگرخودمان را گول نزنیم فرهنگ کار و تلاش و غیرت در ما مرده است وجایش را پک زدن به قلیان و آرق بد از دیزی با پیاز  گرفته است.
مهرداد
۰۹ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۱۷ ۰ نظر
چه دردناکه پیکر عزیزت روی قله ی کوه ها باشه و در اوج تنهایی و تاریکی و سرما،  برف و کولاک روی پیکرش رو بپوشونه . چه غمگین و چه دردناک.خدا به بستگانشون صبر بده.
مهرداد
۰۶ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۱۹ ۰ نظر
Don't cry be a manهمین .
مهرداد
۰۲ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۵۰ ۰ نظر
استرس دارم .نگاش کردم گفتم چی شده ؟گفت میدونی مهرداد یک لحظه مثل فیلم از جلو چشم هام همه چی رد شد. گفتم خوب؟میدونی  بچه گی هام یادم افتاد و جوونیای بابا و مامانم، والان که چه قدر شکسته شدن ! بعد مدرسه و دانشگاه و کار و ازدواج .هیچی مثل این آخری تکونم نداد .مهرداد حالا که داماد شدم  گذر  زمان رو بهتر حس کردم  و این چرخه ی  زندگی رو  . زدم رو شونه اش گفتم  بی  خیال شاه داماد خدا بده  از این استرس ها!!دو نفری خندیدیم ازته دل...
مهرداد
۲۳ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۳۴ ۰ نظر
چون یار من او باشد، بی‌یار نخواهم ماندچون غم خورم او باشد غم‌خوار نخواهم شد تا دلبرم او باشد دل بر دگری ننهمتا غم خورم او باشد غمخوار نخواهم شدخسته ام ،چه قدر دلم  باران می خواد.پ.ن: شعر از عراقی استجمعه 20 بهمن 96
مهرداد
۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۴:۴۴ ۰ نظر
چند روزی است در سایتها می‌خوانم که چند دختر خانم در میدان انقلاب تهران روسری‌هایشان را بر نوک چوبی علم کرده اند و اعتراض نموده اند بر داشتن حجاب اجباری.اما بعد دلیل برا علم کردن بسیار است ،آیا براستی تمامی مشکلات زنان با علم کردن همین دو متر پارچه حل می‌شود؟چرا برای احقاق حقوق ضایع شده تان پرچم علم نمی‌کنید؟ .واقعا جای سوال است .جمعیت دختران با پسران برابر است بلکم جاهایی حتی بیشتر ، چرا برای نبود امکانات ورزشی که حتی 1/3 سرانه ی مردان هم نیست علم نمی‌کنید؟.چرا برا نگاه برابر در محیط کار چیزی علم نمی‌کنید؟چرا باید حقوق پایینتر از مردان  دریافت کنید و ظلم را می پذیرید؟چرا اینقدر حضورشما در میدان سیاست کم رنگ است؟مگر نیمی از جامعه شما نیستید؟پس چرا می‌گذارید مردان برای شما تصمیم بگیرند؟وچرا های بسیار .ای کاش رگ غیرتتان برای این همه نادیده گرفتن بالا می‌زد و پرچم علم می‌کرد،حالا هم اگر فکر می‌کنید که با نشان دادن چند تار مویتان و علم کردن دو متر پارچه به حقوقتان می‌رسید این گوی و این میدان ،علم کنید.پ.ن ۱: مخالف حجاب اجباری هستم ولی پیرو قانون اکثریت ٬اگر خلاف اخلاق نباشه.پ.ن ۲:تازگی جوکی خواندم که خواستار سخن گفتن خداست.بلندگو دستش بگیره و داد بزنه: های مردم منم خدا .  خدا با معجزه هاش با مردم حرف می‌زنه .خدای ابراهیم ،خدای نوح، خدای موسی ، خدای مسیح.گفتم مسیح ،یاد حضرت مریم مقدس (س) افتادم که خدا عیسی رو بدون اینکه مردی حضرت مریم(س) رو لمس کنه به ایشان داد. حرف زدن از این بهتر؟
مهرداد
۱۱ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۳۲ ۱ نظر