کهکشان آبی 1

گاه نوشته

کهکشان آبی 1

گاه نوشته

بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق» ثبت شده است

باران

۰۸
ارديبهشت
خدا رو شکر باز صدای بارون پیچید تو ناودون. اما حیف...پ.ن:امروز هم باروون زد .خدا روشکر .خدا رو شکر. ای کاش هروز این جوری بارون باشه میشه خدا ؟
  • ۰۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۳۴
  • ۱۹ نمایش
  • مهرداد

او

۲۰
بهمن
چون یار من او باشد، بی‌یار نخواهم ماندچون غم خورم او باشد غم‌خوار نخواهم شد تا دلبرم او باشد دل بر دگری ننهمتا غم خورم او باشد غمخوار نخواهم شدخسته ام ،چه قدر دلم  باران می خواد.پ.ن: شعر از عراقی استجمعه 20 بهمن 96
  • ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۴:۴۴
  • ۲۴ نمایش
  • مهرداد

پدر

۱۶
تیر
امروز حین کار ،همکارم از پدرش می‌گفت، که  با فلان برادر ش بوده امروز  و  فردا میخواهد برود خانه ی فلان خواهرش...داشت می گفت ....حواسم رفت پیش پدر  نگاهم به گوشه ی  اتاق گره خورد..اصلا دیگر  متوجه  نبودم که همکارم چه می گوید.....تا اینکه  دستانش را جلوی چشمانم تکان داد و دوباره برگشتم.....پدرم تنها بازمانده ی خانواده ی خویش است ،کوچکترین عضو خانواده ،خواهرها سالیان دور ، بسیار دور  رفته اند و وبرادران و پدر و مادر  نیز هم. همه گی رفته اند در قبور پراکنده و دور از هم  جای جای این کره ی خاکی زیر این گنبد مینا.او اینک تنهاست سالیان سال ،از ۲۵ سال پیش تا به حال...تنها با حجم عظیمی از خاطره ها ...رفت و آمد ها.....بدی ها خوبی ها..... سختی ها... اینجا میان دریا چند هزار کیلومتر دور از خانه ،دلم  بهانه ی پدر راگرفت.زنگ زدم و جویای احوال شدم اما متفاوت تر از همیشه.......... شما که نزدیک هستید با عشق به پدرتان نگاه کنید نگاهی متفاوت تر  از همیشه.....پ.ن ۱:خداوند نگهدار همه ی پدر ها باشد و ایضا مادران......پ . ن ۲: عزیزانمان تکه هایی از قلب و جانمان هستند ، مهربان باشیم...
  • ۱ نظر
  • ۱۶ تیر ۹۶ ، ۲۲:۲۱
  • ۲۶ نمایش
  • مهرداد