کهکشان آبی 1

گاه نوشته

کهکشان آبی 1

گاه نوشته

بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب.» ثبت شده است

کسب روزی

۱۲
ارديبهشت
رفته بودم داروخانه مقداری الکل بخرم برای ضدعفونی.داشتم پول داروخونه رو می‌دادم که دستانی نحیف کتابی رو که گرفته بود پیشنهاد کرد .برگشتم دیدمش با موهای حنا رنگ و صورتی مهربان و بدنی نزار و کلامی خوش لحن .زن میانسالی بود با کالسکه خرید داشت کتاب حمل می کرد و می‌فروخت .بلافاصله یاد لیست کتاب‌های یکی از بلاگرا افتادم -راستش الان هم یادم نیست که کدام بلاگر بود- و کتاب ((سه‌شنبه‌ها با موری)) را دیدم .خریدمش ودرگوشه ای گذاشتم تا بعداز گذر ایامی چند بخوانمش .قصدم نشان دادن  همت بانوی محترم میانسال بود که داشت کسب روزی می‌کرد به همین سادگی، بی بهانه!پ.ن1:کتاب رو باید بخوانم اگر شایسته بود جای آن ستاره‌ها نامش را می‌نویسم.:)پ.ن2:امروز می‌رم محل کار .با خودم می برمش. وقت شد نکاتی از کتاب رو اینجا می‌نویسم اگر در خور بود.شاید هم سنتی شد و زین پس با کتب دیگر همین کار کردم.
  • ۱ نظر
  • ۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۱:۰۳
  • ۲۹ نمایش
  • مهرداد