سرش رو از رو گوشی بلند کرد و گفت: چرا؟گفتم چی شده؟چی چرا؟- همکارم یه دوست دختر پیدا کرده .البته مثل مابقی میگه جاست فور فان. موضع من بماند.-همکارم ادامه داد،این بنده خدا دیگه ورجین نیست دوست قبلیش خیانت کرده بهش اون هم با چه حرفهایی .بهونه قشنگ من برا زندگی !خوشگل من !هستی من!با این حرف ها و به اصطلاح مخ زنیها آروم آروم نقشه رو پیش برده اوایل حتی دست هم بهش نداده بود اما با شیرین زبونی و خام بودنش فریبش میده و بعد وعده زندگی مشترک و...اوایل فقط هنگام سلام واحوال پرسی دست میدادن بعد آروم بدنش رو لمس میکنه همه این ها به خاطر بی تجربگی و خامیش بوده البته احساس خوبی هم نداشته وقتی طرف این کارها رو میکرده ولی به گفته خودش دوستش داشته. و وعده زندگی آینده و بعد آنچه که نباید بشه (به نظرم کسی که میخواد یه دختر همسرش بشه اصلا کار به این جاها نمیکشه، اگه واقعا دوستش داشته باشه هرچی که دختره رو عذاب میده یا ناراحت می کنه انجام نمیده- قابل توجه خانمهاکه این چیزا نشونه هایی خوبی نیست و به معنی زنگ خطر تو یه رابطه است این رو من که یه مذکر هستم دارم می گم... ) و ورجین بودنش رو از دست میده و طرف هم میره سراغ یکی دیگه بعد از فتح قله عفت و احساس این دختر.پ.ن1: نه اینکه قصدم این باشه که بگم تموم ارزش یه دختر به ورجین بودنش هست نه!ولی این عمل یعنی اینکه یه بار این خانم روح و روان و جسمش و تموم وجودش رو با یکی شریک شده که کار به اینجا کشیده و این خوب نیست باید بیشتر مراقب میبود.
۳۱ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۲۸
۰ نظر