کهکشان آبی 1

گاه نوشته

کهکشان آبی 1

گاه نوشته

بایگانی
آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

کتاب

۲۲
شهریور
کتاب خواندن کار خوبیست:)،لیکن همیشه وقتی سراغ کتابی می‌روم در ناخود‌آگاهم این سوال پیش می‌آید که چرا این کتاب؟آیا ارزش وقت گذاشتن را دارد؟و....اما مهمترین سوال این است که تا چه عمقی می‌توانم به خود این اجازه را بدهم که کتاب مرا به چالش بکشاند؟اعتقادم را ،نوع نگاهم به دنیا را،آیا مجازم عقیده ام را معیار قرار بدهم و کتاب را در مقایسه با آن بسنجم ؟یا باید با ذهنی  کاملا تهی سراغ کتاب بروم؟ در اینجا مقصود کتاب هایی در زمینه‌ی انسانی است.فعلا بروم ببینم کافکا در کتاب مسخ چه گفته است.بعدا نوشت:خوب خودم رو اصلا در حدی نمی‌بینم که بخوام یک نویسنده رو نقد کنم .اما مختصر بگم که کتاب حاصل دیدگاهی انسان محور و منفعت گراست، یا دست کم نویسنده به واسطه‌ی جواعتقادی  زمان خویش چنین نوشته است.کوتاه اینکه اگر شخص دیگر سودی(مادی) برای جامعه نداشت حتی خانواده هم او را طرد می‌کند واین دیدگاه البته خلاف اعتقادات و جهانبینی ماست. همین.
  • ۲۲ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۲۲
  • ۲۹ نمایش
  • مهرداد

فخرالدین عراقی

۰۸
ارديبهشت
ههههه فکر نمیکردم ایقدر غزلیاتش  قشنگ باشهبود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟ نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگیگذری کن: که خیالی شدم از تنهایی گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تومن به جان آمدم، اینک تو چرا می‌نایی؟........................................... یا این یکی غزل:بیا، که بی‌تو به جان آمدم ز تنهایینمانده صبر و مرا بیش ازین شکیبایی بیا، که جان مرا بی‌تو نیست برگ حیاتبیا، که چشم مرا بی‌تو نیست بیناییخوشمان آمد خریدیمش.البته از پیشنهاد بی شرمانه ی پست قبلی صرف نظر کردیم.
  • ۱ نظر
  • ۰۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۶:۵۲
  • ۲۴ نمایش
  • مهرداد