کهکشان آبی 1

گاه نوشته

کهکشان آبی 1

گاه نوشته

بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دوست.» ثبت شده است

پاش بمون

۰۲
ارديبهشت
چند وقت پیش بود ،خسته عصبی و کلافه بود.پرسیدم چته؟یه جورایی داشت می‌گفت از زندگیم راضی نیستم وداغون شدم .صحبت پیش رفت تا اینکه فهمیدم خانومش دکتری قبول شده اون هم دولتی یه رشته سخت و پیشتر هم باهم مشاجراتی داشتن که الان تشدیدشده.چشام برق زد گفتم اینا که ناراحتی نداره .درسته یه مدت برنامه زندگی مختل می شه و به هم می خوره اما بعدش چی؟باعث افتخاره هم برا خودش هم برا تو. درضمن تو الان مرد زندگیش هستی و تو رو قابل تکیه دیده که همسرت شده و تو هم پذیرفتی پس مثل یه مرد پا زندگیت بمون .خلاصه گذشت تا اینکه شنیدم  بچه دار هم شدن !کلی خوشحال شدم براشون والان خیلی باهم خوبن.به چندتا از دوستان قول دادم که اگه متاهل شدم می رم خونه شون این هم به اونا اضافه شد.
  • ۱ نظر
  • ۰۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۱:۵۱
  • ۲۶ نمایش
  • مهرداد