داشت با شور و اشتیاق صفحات مربوط به لاتاری رو پر میکرد.هر از چند گاهی هم می گفت دعا کن که اسمم در بیاد. گفتم انشاءالله هرچی خیره. البته نه فقط این دوستم بلکه خیل عظیم دوستان دیگر هم هر ساله منتظر این روز ها هستند که بختآزمایی کنند.از دوستم میپرسم چرا میخوای بری ؟تو که کار داری ، خونه داری ، دو تا دختر داری . میگه اتفاقا به خاطر آینده این دوتا دخترم میخوام برم. چه بر سر جوانها آمده که آینده رو اینقدر تاریک میبینند یا بهتره پرسید مسولین گرامی چه کار کردین که این قدر جوون ها نا امیدن خصوصا از دست شما؟! میدونید از یه جهت حق میدم بهشون. بابت انقلاب ، بابت ایستادگی در مقابل صدام و تحریمهاو ... چه رنجهایی که به مردم تحمیل نشد. قسمت جالب ماجرا اینجاست که کسانی ما رو به ایستادگی تشویق کردند یا میکنند که صدای مرگ بر آمریکاشون گوش فلک رو کر کرده حتی سفارت آمریکا رو هم اشغال کردند!! ولی وابستگان درجه یک اونها درهمان آمریکا درحال تحصیل و زندگی هستند. عجب ای عجب!! . واقعا همینکار جهت شکستن کمر اراده یک ملت کافیست .ریا مثل سرطان کشندهاس.امان از دست مسول ریاکار.