کهکشان آبی 1

گاه نوشته

کهکشان آبی 1

گاه نوشته

بایگانی

آخرین مطالب

عزت

سه شنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۷، ۰۱:۱۵ ب.ظ
لباس‌هاش نو شده بود و دست‌هاش زمختی  سابق را نداشت .کارگر پیر دور میدان رو می‌گم.همیشه لحظه گذر از میدان می دیدمش.کلنگی داشت و  گونی که وسایل کارگریش رو در اون می‌ذاشت.بعد از چند برابر شدن قیمت‌ها دیگه دور میدان ندیدمش.تا روزی که وارد مغازه شد و درخواست پول کرد.بله، به دلیل تورم 300 درصدی و رکود کارهای مربوط به ساختمان، دیگر توان اداره زندگیش رو ظاهرا نداشت و تبدیل شده بود به یک متکدی.نمیدانم حق قضاوت ندارم  اما سوالی تو ذهنم می چرخید که چرا ؟ چرا عزت نفس خودش رو زیز پا گذاشته بود.خیلی از خانواده ها از لحاظ اقتصادی چند پله سقوط کردن.داشتم فکر می‌کردم چرا ؟چرا این همه نوسان؟لابد مسابقه فوتبال بین ایران و ژاپن رو دیدین .می‌دانید اونجا نظم و برنامه‌ ریزی در مقابل احساسی گری و بی برنامه بودن پیروز شد.اقتصاد ما هم کم شبیه نیست به این فوتبال. ما باختیم به نظم  سامورایی‌ها باختیم و اقتصاد را نیز هم.چند روز پیش یکی از وزرا که اسمش رو نمی برم از اعتراض مردم در مورد قیمت ها تعجب کرده بود  و گفته بود بروید خدا رو شکر کنید این هم هست!. واقعا جای بسی شرم است فقط زمین‌های شمال ایران برای تامین گوشت و غله مردم کافی است.آخه تا کی؟  ای داد هم‌وطن، داد.
۹۷/۱۱/۰۹
مهرداد

ثروت

فقر

نظرات  (۱)

۰۹ بهمن ۹۷ ، ۲۱:۱۹ کسی که سعی میکنه انسان باشه
ازماست که برماست.
همین حالاشم پشت هم نیستیم،بیشتر آدما شدن شغال،فقط کم مونده همدیگه رو بدرن!!!
پاسخ:
ها والا انگار در این دریدن آموزش هم دیده باشن. ملت وقتی دیدن هرکی اون بالا به فکر خویشه اخلاق رو رها کردن و چسبیدن به پول به هر قییمتی والبته وجدان هم چیز خوبی است که دارد در ما می‌میرد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.