امروز گذری از کردستان گذشتم. یعنی کرمانشاه دوباره پرواز گیرم نیومد. پرواز تهران به سنندج رو گرفتم و صبح ساعت 7:25 فرودگاه سنندج بودم. عمدا مینیبوس رو ترجیح دادم و صندلی شاگرد شوفر نشستم دلم بعد مدتی دریا بودن خواست طبیعت و دار و درخت رو ببینه. بین سنندج و کرمانشاه شهرستان کامیاران رو داشتیم. از کامیاران به سمت سنندج یه رودخانه جاری بود به اسم گاوه رود خیلی مسیر رو دلنشین کرده بود و کلا درهها رو سرسبز کرده بود خوشمان آمد. به علاوه میخواستم ببینم اخلاق و رفتار مردم کف جامعه چه طوری هست خصوصا که مینیبوس انتخاب قشر ضعیف بود. کرایه مینیبوس بیست هزار تومن بود! انصافا نسبت به خیلی جاهای دیگه خوش اخلاقتر و مهربانتر بودن. فاصله بین سنندج و کرمانشاه حدودا 2 ساعت بود. خلاصه خوش گذشت .
:)
+شیطونه میگه یه دختر سنندجی رو در کمند خویش گرفتار کنم :))
+شیرینی هم که هیچ نخواستین . :| 😒😏
+یک شب هم تهران ماندم و یه سر انقلاب رفتم تا کتاب بخرم لاکن یا نبود یا تموم کرده بودن. اسم کتاب هم ابن بود: <<تحلیل دیدگاههای فلسفی فیزیکدانان معاصر>> اثر دکتر گلشنی .
+ سلام بر سید الشهدا حسین ابن علی(ع)