330. غیرت

بر فرض مخالف جمهوری اسلامی باشی، سر لخت کردی، پا لخت کردی، اندام زنانه رو بیرون انداختی، پیش خودت بگو ربط اینا به هم چیه؟ به جواب رسیدی بیا بگو ما هم بفهمیم.

خانمای سر لخت و بد پوشش مثلا برای جلب توجه یا نمایش زیبایی ها زنانه فرض کنیم این جوری  خوشنودی خودشون رو به رضای خدا ترجیح می‌دن، اما مردایی که با اینان چه‌شون شده؟ غیرتشون کجا رفته؟ ای داد که به خاطر هوس یه عده‌ای فضای ایران داره مثل بمب شیمیایی مسموم کننده می‌شه. می‌بینین ؟ دیدین که حد توقف نداشت. چقدر بعضی‌ها این مدت روی اشعری رو سفید کردن.

 

 

329. نمی‌گذرد ولی

به خاطر آموزش بوشهر بودیم، یعنی الان که ساعت ۱۵ دقیقه بامداد هست هنوز در فرودگاه بوشهر هستم، برادرمان آزمایش داده لاکن تا شنبه جوابی نمی‌دهن، و این مدت چه سخت گذشت، چه سخت می‌گذرد. امیدوارم نتیجه آزمایش آبی باشد بر آتش  استرس خانواده.

یا ارحم الراحمین.

328. برادر

شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید

  شب‌را چه گنه حدیث ما بود دراز

 

+پروردگارا به جوانی برادرم رحم کن.

327. قلابی یا انقلابی؟

"گدا بازی" مردم یا "دله بازی" نمایندگان؟

نماینده انقلابی مجلس در واکنش به دریافت خودرو شاسی بلند توسط برخی نمایندگان گفته است "چرا باید این گدابازی‌ها را درآوریم و به ماشین شاسی بلند گیر بدهیم؟ مگر قیمت ماشین شاسی بلند چقدر است؟"

خوب است این نماینده مجلس اقلیت بداند وقتی جامعه ای که ۵۰ درصدش خودرو شخصی ندارد و بخش زیادی از آن پراید سوار است، به ریاکاری نمایندگان مدعی ساده زیستی و شفافیت  اعتراض میکند کارش "گدا بازی" نیست اما قطعا آن نماینده ای که حاضر است با دریافت یک خودرو خارج از نوبت و با رانت چند صد میلیونی خودش را وامدار یک خودرو ساز کند کارش "دله بازی" است...

+برگرفته  از کانال‌های تلگرامی

326. ری‌ویژن

یه همکار متولد 73 به جمع ما اضافه شده. سر به زیر، باهوش، جسور، بی‌اعتقاد. در عوض همکارای دهه شصتی عموما ساکت و بلاتکلیف و میانه از لحاظ اعتقاد. دهه پنجاهی‌ها صبور و احساسی و نسبتا معتقد. اما خصوصیت مشترک همه این‌ها فردگرایی و عدم مشارکت در کار تیمی هست. نسل‌ها ری‌ویژن خوردن انگار ولی این باگ همچنان پابرجاست.

 

+جیرجیرک ها باز هم از لا لوای بارها اومدن سکو و شب‌ها می‌خونن. آدم رو پرت می‌کنن به سال‌های دور، اون سال‌ها که سقف خونه‌مون هنوز چوبی بود.

325. قرار

با بیماری برادرم دل و دماغ هیچکاری رو ندارم، چپ میرم، راست میرم فکرش میآد تو ذهنم، به زور اومدم سر کار یعنی دوره قبلی رو یه هفته مرخصی گرفتم و دیگه نمی‌ دادن و مقدور نبود. همکارا می‌ گن چته چرا نمی‌ آی ماهی‌ گیری؟

می‌ رم ته بریج به آبی دریا و آسمون خیره می‌ شم، قدم می‌ زنم، بر می‌ گردم زود خوابم می‌ بره. زود بیدار می‌ شم. کم حرف شدم. 

کاشکی خونه بودم.

324. عید فطر 1402

اول از همه این عید عزیز رو به همه تبریک می‌گم. به‌نظرم روزهای پایانی رمضان بهترین زمان‌ها برای یه سری تصمیمات هست. چرا که آدمی به فطرتش نزدیکتر شده وپذیرش و اثر اعمال‌ها و تکالیف براش راحت‌تر می‌شه.

ان‌شاءالله توفیق بندگی خدا نصیب همه ما بشه.

 

+مدتی هست که برام کامنت گذاشتن و جواب دادن به مخاطبین ((خانوم)) تو ذهنم مساله شده، -البته نه هر کامنتی- که آیا جایز هست؟ (ترکش بهتر نیست؟) . نمی‌دانم، حقیقتا اگر مورد مشابهی برایتان پیش آمده و حل شده ممنون می‌شوم در میان بگذارین.

مجددا عید رو تبریک می‌گم.

لطفا برای شفای بیماران از جمله برادر بنده دعا بفرمایید.

323. این روزها

1. برادر را بردیم دکتر. معده به شدت اسیدی شده بود و همین سیستم گوارش رو به هم ریخته بود. در حال حاضر داره با قرص درمان می‌شه. کلی هم آزمایش نوشته بودن براش که امروز انجام دادیم. انشاءالله بهبودی حاصل بشه.

2. مثلا سال مهار تورم و رشد تولید هست. بی کیفیت‌ترین ماشین رو  برای قشر کارگر رویا کردن. کسی هم پاسخگو نیست .

3. انگار توضیح ندادن برای مردم یه اصل شده تو نظام جمهوری اسلامی. یکی نیامد بگه قضیه این مسمومیت‌های مدارس  دخترانه چی شد؟ کیا رو گرفتن؟ انگیزه چی بوده ؟ انقلاب شد که بالاسری به مردم پاسخگو باشه.

4. نمایندگان بی‌وجود که اساس رای آوردنشان قضیه شفافیت آرا بوده سال آخر مجلس دارن شعار شفافیت می‌دن. اصلا هم معلوم نیست برای انتخابات دور بعدی هست. تف بر شرف نداشته‌تان.

5. موافق طرح نرم مبارزه با بی‌حجابی هستم ولی معتقدم  زمانی موثر هست که نظام خودش حداقل‌ها رو رعایت کرده باشه در مورد شعارهای اسلامی.

6. آشنای چادری داریم که بنا به وضعیت محلی که می‌خواد بره پوشش چادر رو یا می‌پوشه یا بر می‌داره. به نظرم کارش درست نیست. اگه اعتقاد به چادر داری پای اعتقادت واسا حتی اگه هزینه داشته باشه.

7. این شب‌ها و روزها طلب دعا داریم  جهت عاقبت به خیری.

 

322. قافله عمر

می‌دانید که چند ساعت دیگر سال نو می‌شود.  سالی که گذشت سالی بود با بالا و پایین‌های فراوان. خوب، بد، زشت، زیبا. به رسم دیرین دل آشوبی روزهای آخر سال را دارم. بی‌طاقت و مضطرب و نگران. چرایش را نمی‌دانم. شاید برای اینکه فردا 39 ساله می‌شوم و هنوز خیلی چیزها سرجایش نیست. مهم نیست. شاید هم باشد. نمی‌دانم اصلا ولش کنیم.  امیدوارم تنتون سالم باشه و پر تلاش برای رسیدن به اهداف بجنگین. برادر کوچکترم  ناخوش است منتظریم دکترها از تعطیلات برگردن ببریمش پیش آنها. وقتی یکی از اعضای خونه ناخوش می‌شه دلم بیشتر می‌گیره و اسپند رو آتیش می‌شم. شما هم اینطور هستین؟ البته خدا نکنه که کسی از اعضای خانواده  شما مریض بشه.

+پیشاپیش سال نو رو تبریک می‌گم خدمت شما

+ببخشید اگه روح نوشته‌هام غمگینه

دعایی بکنیم:

خداوندا لباس عافیت بر تن امام زمان (عج) و بر تن خانواده ما ودوستان ما و جمیع آدم‌های مهربان بپوشان.

خداوندا مارا، خانواده ما را، دوستان و آشنایان را، جمیع انسان های مهربان و نوع دوست را،  عاقبت به خیر بگردان.

خداوندا رفتگان ما را بیامرز و از گناهانشان درگذر و روحشان را شاد بفرما.

خداوندا ملت‌های مظلوم دنیا را از چنگال مستکبرین عالم نجات بده.

خداوندا در ظهور حضرت حجت(ع) تعجیل بفرما.

 

321. گزارش طور

الان تهرانم ، یعنی گیر کردم، نه پرواز هست، نه قطار، نه اتوبوس برای کرمانشاه ، فردا برم ترمینال ببینم تاکسی گیرم می‌آد.🙂😶😶