کهکشان آبی 1

گاه نوشته

کهکشان آبی 1

گاه نوشته

بایگانی

آخرین مطالب

درماندگی

سه شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۹، ۰۷:۳۳ ب.ظ

این روزها حکم مریض لاعلاجی دارم که اگه از من خواسته بشه پی درمون برم می‌گم نه نمی‌خوام ،نمیخوام بیشتراز این ادامه بدم  نمی‌خوام زنده بمونم.کارهای واجبی بود که باید انجام می‌دادم کرونا فعلا مانع اساسی شده،وقتی نمی‌تونم کاری رو که باید انجام بدم  رو انجام بدم  احساس کم بودن می‌کنم، وقتی مدت‌ها می‌گذره و تغییری نکردم و کار خاصی نکردم احساس بدی بهم دست می‌ده.

دچار رکود شدم .کسی هم نمی‌گه چه مرگته ،تازه اگه هم بگه با این اخلاق داغونی که دارم فقط می‌گم هیچ.میهن بلاگ  هم مزید بر علت شده، اوایل که بلاگفا بودم بعد ترکید و هبچ اثری از بلاگم نموند  کوچ کردم میهن بلاگ اینم که مثل بیمار جواب کرده داره جون می‌ده مثل خودم رها شده تو این دنیا ...

 

۹۹/۰۹/۱۱
مهرداد

نظرات  (۱۸)

چه اتفاق جدیدی افتاده؟

پاسخ:
هیچ دکتر
روزمرگی و دست و پا بسته بودن و درجا زدن خسته‌ام کرده...
میهن بلاگ هم که داره سرورهاش رو خاموش می‌کنه..

کرونا ویروس جهانیه.یه دنیا آدم کارهاشون با مانع مواجه شده.البته فرق بین مملکت ما و جای جای دنیا اینه که،اونا حواسشون به مردمانشون بیشتره.قبل اینکه اخلاق شون داغون شه.دکتر و مشاور می فرستن.میگن اخلاقت داغون نشه ها عزیزم.همچی درست می شه.ما کنار شماییم.شما کنار مایی.دوتا ضربه به کِتفش ام می زنه.بعد سر می جنبونه...یعنی الان خوب ام واحساس خوب و مفید و عالی دارم😎🤩😊

🤗

دور از جونت کاکو.دشمنت درمانده باشه.توکل به خدا.ایشالا این اوضاع هرچه زودتر روبه خوشی و خرسندی شما و همه ی عزیزانی چون شما باشه...

کاکو؟

جدیدا چکاب کردی؟ویتامین میتامین هات روبه رشدن؟خصوصا ویتامین D

میگم مامان مون نوروبیون تزریق میکنه باقلوا.صدا کنم؟یکی بهتون تزریق کنه؟تویخچال خارجیش هستا.خلاصه مدیونی اگه تارف کنی😎

پاسخ:
سلام ودرود بر باران گرامی از خطه سرسبز گیلان...
نه کاکو ممنون از لطف شما، خودم از کرونا ترسی ندارم،ترسم از انتقال اون به مادره که سنش بالاس..بهدهمین خاطر یه سری کارا رو که باید انجامشون بدم رو به تعویق انداختم و خلاصه همین باعث شده کلافه بشم
اگه کاری نکنم، و درجا بزنم اعصابم خرد می‌شه....
خوردنی نیست این نوروو بین
سوزن نههههههههه😶😶😶😶😶

درک میکنم، آدم بعد از یه مدتی کلافه میشه دیگه! اما دقیقا در همین زمان با اعلام زمان پایان کلافگی، باید با خلاقیت به گزینه های بدیل و در دسترس فکر کرد و کمال گرایی رو هم کنار گذاشت...من امتحان کردم و شد خداروشکر ....اینم بگم برخی ترسها و تصورها واقعا تخیلات ماست، نه صورت واقعی. با احتیاط و رعایت، وارد برخی از این کارهای نشدنی تو این شرایط که میشی، میبینی یه بخشی از ترسهات واقعا محلی از اعراب نداشته....

پاسخ:
در غالب موارد حق با شما هست خانم بهار .لیکن حتی اگه احتمالش هم خیلی خیلی خیلی کم باشه باز هم احتیاط کنم بهتره...
می‌دونید اونجا که 14 روز دور از خونه هستم اینجا هم میام تا یک هفته می‌رم زیرزمین قرنطینه ...دستم از خیلی چیزا کوتاه می‌شه و از خیلی برنامه‌هام عقب می‌افتم .
ولی باشه باید صبر کرد و تطبیق داد خودم رو با شرایط ...داشتم به یکی از فوبیاهام پایان می‌دادم که کرونا اومد نذاشت کاشکی بره بتونم شکستش بدم... اگه شکستش بدم به همه دوستای اینجا شیرینی می‌دم😊

سلام بر شما

توکل به خدا.هرچه روحیه قوی تر،سیستم ایمنی قوی تر.به لطف خدا،ین ایام بخیر وخوشی میگذره کاکو

خوش به حال تون خونه تون زیر زمین داره.ای کاش خونه ی ما هم داشت.تا من ام قدری تنها باشم😊

پاسخ:
سلام و درود بر باران خانم. گرامی
آره سیستم ایمنی قوی تر می‌شه اگه شاد باشیم البته اگه...
والا کاکو باید درستش کنم فعلا انبار میوه شده و من هم رفتم لای میوه‌ها..
تنهایی زیاد خوب نیست افسرده می‌شه آدم...اما خب اینجا حسنش اینه که هر میوه‌ای خواستم می‌خورم ،به، انار، لیموشیرین سیب...😁

چه بهتر.میون اون همه عطروبوی خوششش،مگه میگه حال سیستم آدم قوی تر نشه🤩

به،انار،لیموشیرین،سیب.گلابی،نوش جونت کاکوگیان.فقط هه نار بیشتر بخور🤩از طرف ما به رو  ببوئید😁😁

پاسخ:
آره اینش خوبه، ولی خوب ما هم ظرفیتی داریم چه قدر میوه بخوریم
باشه چشم، به رو از طرف شما بو می‌کنیم، برم بیارم بذارم کنارم😁

من کی گفتم میوه بخور کاکو.عرض کردم اون همه عطروبوی خوش...چشم هاتونو ببندید.تصور کنید در باغ ،فصل شکوفه دادن درختان هستید.به،انار.لیمو شیرین،سیب...

البته فروردین فصل شکوفه کردن سیبه،بعد لیموشیرین و به،اواخراردی بهشت،گلنار...

نفس عمیق بکش کاکو

میخوام زنگ بزنم،کاکو میوه احتکار کره.بیان ببرنت مین.تا ناشکری نکنی😁😅😇😊😀❤

پاسخ:
میوه خو برا خوردنه.
البته قصد ما بو کردن به ها بود.
خب آقو ما برا 15 ,20 روز میوه می‌خریم ، البته دستگیربشم هم بد نیست تنوعی می‌شه😁😯

htmlمهاجرت-وبلاگ-به-ودپرس-23434/www.3zar.ir

پاسخ:
اینجا یه نرم افزار داره به اسم مهاجر از اون استفاده کردم و مطالب میهن بلاگ رو آوردم اینجا البته فقط تصاویر رو نتونست بیاره فقط متن و نظرات رو آورده
به نظر  شما خوب هست؟

ورد پرس که عالی هست فقط فکر کنم پولی باشه البته دقیق نمی دونم و اینکه اگه بتونید یکی پیدا کنید که بتونه این انتقال رو انجام بده فکر کنم بهتر باشه

سلام

نمیدونم آقا مهرداد من ورد پرس رو کلی گشتم تا جستم باید ببینم چطوری کار میکنه.

شما مطالب رو موفق شدین که اینجا منتقل کنید ؟

 

 

پاسخ:
 سلام
آره اینجا منتقل کردم ولی بدون عکس  :\

من وارد بیان شدم . منتهی مهارجت رو نیز دانلود و نصب کردم . حالا برای انتقال داده هام نمیدونم چه کاری باید انجام دهم/

پاسخ:
خب :
1.نرم افزار رو اجرا کنید
2.صفحه ای که باز شده کادر اول اسم وبلاگ میهن بلاگتون رو بنویسید (آدرش رو کپی کنید اون تو) بعد تو کادر دوم نام کاربری وبلاگ میهن بلاگتون رو بنویسید
3.دکمه سبز رنگ دریافت اطلاعات رو بزنین(کمی طول می کشه)
4.انتهای کار مرحله 3 که شد یه دکمه سبز رنگ فعال می شه به اسم  (( ادامه )) اون رو بزنین
5.دکمه دیگهای فعال شده به اسم ارسال اطلاعات و بالای اون آدرس وبلاگ بیان و اسم کاربری رو واردکنید  و رمزی که بیان به شما جهت مهاجرت داده رو وارد کنید( این رمز انتهای همون جایی که توبیان نرم افزار مهاجرت رو دانلود کردین درست میشه با فشار دادن کادر تولید رمز وهمین یک بار کافی است) حالا دکمه ارسال اطلاعات رو فشار بدین انتهای کار کلیدی به اسم تایید ظاهر می شه اون رو تایید کنید  و انتقال تموم شد.       اما نکته ی خیلی مهم خیلی مهم خیلی مهم با این کار فقط برخی پست های سال های اول منتقل می شه برای انتقال کامل این کار رو باید چندیدن مرتبه انجام بدین به ترتیبی که می گم :
1.اگه مراحل 1 تا 5 رو انجام داده باشین حالا صفحه نرم افزار روبروی شما هست با چندتا نمودار و دکمه بازگشت حالا دکمه بازگشت رو فشار بدین تا دکمه دریافت اطلاعات ظاهر بشه با آدرس وبلاگ میهن بلاگ و و نام کاربری این مرحله رو تا انتها دوباره انجام بدین تا همه پستهای همه سالها به بلاگ بیانتون منتقل بشه .

۱۴ آذر ۹۹ ، ۱۵:۱۳ delaram farahvash

سلام مجدد

آقا من تمامی مراحل رو اومدم تو مرحله پنج اسم کاربری و رمز بیان رو وارد میکنم نمیشه !!!

 

پاسخ:
سلام

کادر اول که آدرس وبلاگ بیان باید باشه
کادر دوم اسم کاربری
رمز هم فکر کنم همون رمز تولید شده باید باشه انتهای صفحه مهاجرت
اونجا خودش مراحل رو توضیح داده
اونجا رو دیدین؟
۱۴ آذر ۹۹ ، ۱۶:۳۵ delaram farahvash

هر دو مورد رو وارد میکنم . ردم میکنه :/

پاسخ:
چه پیغامی  می ده؟
یک سری رو آورده که  :) :)  آرشیو رو ببینین

تکرار کنین :)
۱۴ آذر ۹۹ ، ۱۷:۰۷ delaram farahvash

سلامی مجدد .آقا مهرداد رمز مجدد خواستم و اونو وارد کردم. بلی دستتون درد نکنه مطالب رو یک سری هاش اومده.. مدام بلاکم میکنه .

فکر کنم زیاد رمز رو زدم امنیتیی کرده ..

 

مجدد تلاش میکنم... خیلی ممنونم . اینجوری اقلا مطالب رو نوشت داره.. سه روز تا صبح نشستم و تمام مطلبم رو تو ورد ذخیره کردم... یک سری هم پرینت گرفتم لعنت خدا بر باعث و بانی اش باشه والا ما که آزارمون به کسی نمیرسید. کنج دنجی واس خودمون جور کرده بودیم و هر از گاهی هم از دل رج میزدیم... اه

پاسخ:
سلام
کار خوبی نکردن واقعا توی مملکتی با قوانین هردم بیلی زندگی کردن اینه چیزی سر جاش نیست.
چون مطالب زیادی رو تو یه زمان کم داره به سایت می ریزه  فکر می کنه ربات هستین  ایراد نداره انسدادش 30 ثانیه بیشتر طول نمی کشه
باز خوبه حداقل متن و نظر های تایید شده رو میاره ...
تا اخرین پست آخرین سال ادامه بدین
پیوند های دوستان و همسایه ها رو هم میاره کم کم
برای کاکا هم فرستادم
سپاس

۲۰ آذر ۹۹ ، ۱۷:۳۸ دُردانه ‌‌
پاسخ:
نه ندیده بودم سپاس :)
امتحانش می کنم .
البته همه پست های میهن بلاگم رو به بلاگ منتقل کردم با نرم‌افزار مهاجرت
آرشیوم رو دیدن ؟
۲۰ آذر ۹۹ ، ۱۷:۵۹ دُردانه ‌‌

الان دیدم!

چه خوب!!!

نظرات منتقل نشدن؟

پاسخ:
چرا منتقل شدن
فقط نظرات عمومی البته و عکس ها رو نمی تونه بیاره :|
واینکه خود میهن بلاگ خیلی از نظرات رو خورد مثلا پستی که زده 6 نظر در عمل فقط 2 نظر یا کمترش قابل مشاهده اشت داخل خود میهن بلاگ  . البته الان می شه نظر داد .به یکی از دوستان میهن بلاگی خبر دادم ایشون هم آرشیوشون رو از سال 84 به این جا منتقل کردن :)
۲۰ آذر ۹۹ ، ۲۱:۲۴ دلسوختگان


خیالت راحت؛
هم عادت می کنی، هم فراموش…
یک روز در حالی به خودت می آیی که گوشه‌ی فراغتت لم داده ای و همینطور که به آهنگ مورد علاقه‌ات گوش می کنی و چای می نوشی؛ چشمت به دلخوشی های تازه ای می افتد که برای خودت ساخته ای!
و آن لحظه تازه می فهمی معنای عادت کردن، پذیرفتن و ساختن را…
وقتی به تمام نداشته ها، عادت کرده ای
نشدنی ها را پذیرفته ای
و برای خودت، دلخوشی های تازه ساخته ای…

 

نرگس_صرافیان_طوفان

 

 

سلام مهرداد جان

دنیا و زندگی همینه. تا بعد مدتها میخواهی به آرامشی برسی ازت میگیره و دوباره روز از نو و روزی از نو.! سخت نگیر دوست خوبم، بجنگ که زندگی جز تلاشی بی وقفه نیست.؟!

شاد باش مهربان دوست خوبم

پاسخ:
سلام بر دلسوخته گرامی
بله بله
زندگی همینه مخصوصا الان توی خاور میانه و توی ایران
شکر فعلا که داریم گذران می‌کنیم زنده بودن رو :)
۲۲ آذر ۹۹ ، ۰۹:۵۷ داستان کوتاه منصور

سلام ودرود به اقا مهرداد عزیزم اشاره درستی دارید ومورد تایید است که البته خوب می دانیم زمان کم کم دارد تعدیل می کند انچه که مورد تاییدمان است . سنت در فرهنگ قوام می گیرد حال می بینیم بسیاری موارد فرهنگی ضعیف شده مهرداد جان جوانان ما به سمت ازدواج سفید پیش می روند بخاطر شرایط اقتصاد موجود مملکت درهم برهم ما ، قصد من رد یا تایید نیست جامعه شناسان وروانشناسان باید در این زمینه ورود کنند من تنها یک داستان نویس ساده هستم که می نویسم و تحلیلش برای مخاطب را آزاد می دانم بار دیگر بی نهایت از حضورتان سپاسگزارم [گل]

 

پاسخ:
سلام برادر منصور
بلی درست می‌فرمایید،مثل همیشه داستانی ذکر فرمودین دربرگیرنده نکات روز ...
سپاس

سلام همسایه.

خدا رو شکر انگاری دلشون به رحم آمده و خانه و کاشانه مان رو با خاک یکسان نکردند..

فقط خبرشون یه خوبی بزرگ داشت که ما تونستیم یه آرشیو مطمئن از نوشته کپی داشته باشیم.

خوشحالم که میهن کماکان پا برجاست /

پاسخ:
سلام بر شما همسایه گرامی
عجب، پس نظرشون برگشته 😃
آره خدا رو شکر ،انشا الله نگه‌اش دارن .
آره اینجا می‌تونه محل  خوبی  برا پشتیبانی باشه...
۰۵ دی ۹۹ ، ۱۰:۰۹ داستان کوتاه منصور

سلام ودرود...

 

تولد عیسی مسیح مبارک.....[گل]

پاسخ:
درود خدا برشما برادر منصور
تولد مسیح رو هم به شما تبریک می‌گم 😃

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.