سلام جنگل
پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۷، ۰۷:۱۸ ب.ظ
نمیدونم چیبگم.شاید بهش بگن توفیق اجباری.دوره گذاشتن باید را بیفتم برم مازندران اون هم محمود آباد.دوره ها رو عمدا با خانواده جاهای خوش آب و هوا میذارن تا اثرات نبود همسر یا پدر در کنار خانواده کمتر بشه، به مسولمون گفتم ببین آخه من تک تنها بیام چهکار؟ ،میگه نه باید بیای گیری کردیم ها اااااا.از یه طرف محرمه و تاسوعا و عاشورا و عزاداری از طرفی هم ترافیک جادههای شمال.خلاصه اگه جون سالم بهدر نبردیم حلال کنید.باید بگم زهی خیال باطل چندی پیش خواستم دوربین خوبی برا عکاسی بگیرم ، با این قیمتها دیگه نمیشه.اگه تونستم عکس میگیرم می ذارم .خدایا این تبلت لنوو رو از من نگیر.دوستان هنوز سرزنشم میکنن چرا اپل نخریدم ولی به قول یکی از بلاگرا قفس طلایی هستش.و اینکه مدتهاس تحریمش کردم تا اون باشه ما رو تحریم نکنه.++++امروز برابر تاسوعای حسینی از دوره برگشتم.شمال باران بود و من هم تمهیدات ایمنی را نیاندیشیده بودم و در نتیجه الان که در حال نوشتن این سطور هستم سردرد دارم و سرما خوردم.دو سه تا عکس گرفتم انشاءالله فردا شب میذارم.خوب عزاداری ها تان قبول باشه و نذرهاتان مقبول درگاه احدیت.هرکدوم که حاجتی دارین انشاءالله حاجت روا بشین.سرم درد میکنه برم بخوابم. امروز عاشورای حسینی بود و امید که عزاداری های همراه با معرفت تان مقبول درگاه افتاده باشد.دست همایونی در حال چیدن گوش ماهیقدوم مبارک در آب دریای خزرقلب های یک خانواده در ساحل شنی دریاردپای یک موجود خطرناکغروب قبل از باران
۹۷/۰۶/۲۲
کاش مام دوره داشته باشیم توی تگرگ
یه خرازی توی شهرماهست وقتی چیزی گرون میشه،خودش قبل از ما باتعجب میگه قیمتش شده....هزار.وشروع میکنه به غر زدن.