کهکشان آبی 1

گاه نوشته

کهکشان آبی 1

گاه نوشته

بایگانی

آخرین مطالب

سفر

پنجشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۱۵ ب.ظ
همممممخوب آقو منم حق دارم که بر اساس ملاک هام تصمیم بگیرم.حالا می‌گم قضیه از چه قراره .حقیقتش چند روزه که دوستان گیر دادن بریم سفر ،من با خود سفر مشکلی ندارم .می‌دونید مشکل مقصدشونه،می‌گن بیا بریم ترکیه یا دبی.لیکن گفتم نه .پرسیدن چرا نه؟؟! گفتم ببینید از خدا که هیچ از بندگان خدا هم پوشیده نیست یکی از عوامل جنگ و خونریزی تو سوریه همین ترکیه بوده و هست چه طوری دلتون می‌اد هزینه ی سربریدن دخترک های معصوم  در سوریه رو شما بپردازین؟یا مثلا همین امارات ! ببین با عربستان چه بلایی بر سر مردم یمن آوردن .دل آدم خون میشه از این همه قصاوت....می‌گن تفکرت عهد بوقیه!!!!!!تفکر من عهد بوقیه آیا؟
۹۶/۰۵/۲۶
مهرداد

زندگی

نظرات  (۴)

نه اصن بوق نیست
منم موافقم باهاتون
پاسخ:
خوبه پس خدا رو شکر
حالا ایشالا یه وقت دیگه برین ازمیر ترکیه:)
جای بهتری است به نسبت خود ترکیه و بسیار قشنگ و باصفا است .
البته اگر دلتون صاف شد برای اینجور سفرها :)
پاسخ:
جهانگردی قشنگه و برای روحیه آدم خوبه، ولی دلم صاف نیست با کشورهای حامی داعش.
همکاران که رفتن خیلی تعریف کردن ، ولی دلم رضا نیست.
ان‌شاءالله که اوضاع بهتر بشه و دل رضا بده ، که فکر کنم تا زمان ظهور نشه🥲
زمان ظهور رو میدونید کیه مگه ؟!:)

از من به شما یه وصیت تا الان جوان هستین و انرژی دارین و حال خوب دارین برین سفر دور دنیا حتی اگر تونستین اگر نشد همین ایران خودمون هم خوبه :)

میگم وصیت چون نخواستم جنبه نصیحت بگیره و خدای ناکرده ناراحت بشین از حرفم.
پاسخ:
نه کسی نمی‌دونه، ولی اوضاع جهان اصلا خوب نیست، اگه بخوام تنهایی برم همه جا می‌تونم ولی حامی خانواده بودن درونم نمی‌ذاره، ضروریات فراوانی هست که برآورده نشده، مگه اینکه اکتفا کنیم به سفرهای درون استانی و درون کشوری....
آخه حالم اینجوری خوبه وقتی نیاز کسی رو برآورده می‌کنم، می‌دونم تا یه حدی خوبه ولی خانواده همه چی آدمه
بدون اونها لذت بردن برام خیلی سخته
تا خدا چی بخواد.
نه ناراحت چرا، به تعداد آدما تجربه و دنیا دیدگی هست.. آدم می‌تونه استفاده کنه....
ممنون🌼🙏
خدا شما رو برای خانواده تون و بخصوص مادرتون حفظ تون کنه 🌻

یکی از دوستان مرحوم داداش کوچیکم پارسال عمرشون رو داد به شما ! اینی که فوت شدند یه داداش بزرگتر از خودش داره
با وجودی که استاد دانشگاه هست و مهندسی خونده و خیلی هم سابقه کار داره و از لحاظ مالی هم مشکلی ندارن شکر خدا ولی
ایشون بعد از مرگ پدرش ، شد سرپرست خانواده اش و بعدها شد
پرستار مادرشون !
الان سالهاست مجرد هستش هر چی مادرش و خانواده اش بهش گفتن ازدواج کن قبول نکرد مادرش رو که چند سالی هست به آلزایمر دچار شده تنها بذاره و بره پی زندگیش !
از پارسال که دیگه این اتفاق براشون خدا رقم زد بیشتر از قبل حواسش به مادر رنج کشیده و‌ داغدارش هست !
مامانش تو مسجد که بودیم موقع خداحافظی ازمون تشکر کرد و بهمون گفت بیاین دعا کنین منم برم پیش پسر کوچکم که تحمل این زندگی برام سخت و طاقت فرسا است .
و بعد گفت خدا از بچه هام و بخصوص پسر بزرگم راضی باشه
با وجودی که همشون کار و زندگی دارند ولی همچنان حواس شون
به من هست !
پسر بزرگترش میگه هیچی با ارزش تر از خدمت به والدین بخصوص مادر نیست .

در هر صورت خدا خیر شما هم بده و خدا بهتون عمر با برکت بده ایشالا ☘️

+
ممنونم
پاسخ:
خدا  رحمتشون کنه
ممنون از دعای خیر شما
چه  مرد بزرگواری ...
ان‌شاءالله  بهترین‌ها براش رقم بخوره چه در این دنیا و چه در آخرت
خدا خودش حواسش هست لابد طاقتش رو دیده که  مسولیت گذاشته رو دوششون
ان‌شاءالله عاقبت به خیری که از همه چی مهمتر هست....
ممنون، ممنون
🌼🌼🤲

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.