دختر های ناخدا
يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۹ ق.ظ
سلام بر دوستان جاندیشب برگشتم نیمه شب.خسته .کوفته...اما بعد یادتونه تو پست قبل از خطرات کارم گفته بودم یکیش هم هلیکوپتریه که سوار میشیم ،قدیمین BELL 412 همین سال گذشته بود یکیشون تو دریا سقوط کرد و خلبان و کمکش و 4 تا از همکاران به رحمت خدا رفتن .... ولی خوب پرواز هم هیجان خودش رو داره مگه نه؟........همممم دوستان کچل خودم خدمتتون عارضم که رو سکو همه مذکر هستیم ..البته باید هم اینجور باشه و این کار با لطافت روحی و جسمی اناث در تضاد آشکار هستش تو یکی از دوره ها استاد روانشناسی ما خانم بود گفت که بار اول رفته بود مناطق عملیاتی - فکر کنم جزیره ی لاوان-هر غروب گریه میکرده....... در جاهای دیگه هم مثلا وقتی خشکی بودم ..خانما همکار بودن هر چند تعدادشون کم بود ولی احساس میکردی در اجتماع زندگی میکنی و و محیط دچار یه لطافت و سرزندگی خاصی بود...این از تجربه ی ما ...الان من موجود دوزیستی شاید هم سه زیست هستم والبته تازگی هم سخت پوست شدم ...هی روزگار....راستش دریا آروم شد ولی ....ولی گل های حفاری دریا رو به لجن کشیده بودن ومن نتونستم عکس های دلخواه رو بگیریم و از کیفیت بد عکسها پوزش میطلبم...باشد که رستگار شوم ...
غروب یک روز تابستانی کاملا مرطوب و شرجیدریا یک روز طوفانی دوتا عکس بالا هم یک روز وقتی دریا آرام استاین هم دو تا عکس از ماهی هایی که بومیای اونجا بهش میگن دختر ناخداپس چی فکر کردین ،برین از خدا بترسین میخواستین عکس از دختر ناخدا بذارم ..نامحرمه کچلها .. میفهمید نامحرمدلفینا هم هستن حیف که فقط شبا میان....
۹۵/۰۴/۲۷
بعد این که واقعا لطافت روحی خانمها حتی اگه توانمندی ذهنی و جسمی شون هم اجازه بده، خیلی از کارها رو بر نمیتابه...مثل پست های مدیریتی سنگین:(
دیروز یه نادانی که خودش هم مدیر بود و پرونده ش در حوزه من رد شده بود اومده میگه جسارتا خانم دکتر شاید چون شما خانم هستین و به این آقایون دستور دادین اینها لج کردن و پرونده من رد شده....
والا نمیدونم کاکو جان کی این تفکرات عجیب غریب و نقصها برطرف میشه...