خب حالا که لزوم مقاومت پی بردیم بریم رهروان رهش را بشناسیم. حقیقتا من خودم خیلی اسم سردار رو نشنیده بودم و صبح روز شهادتشون نمیدونم چرا اشک تو چشمهام جمع شد و بغض کردم، عجیب بود. به خیلی از چیزها دیگه بدبین شده بودم و دلیل خیلی از اتفاقات رو نمیدانستم اما یکدفعه شهادت سردار مثل یه مشعل عمل کرد. ایشون آدم آزاده ای بود، ملیت و مذهب و انسانیت رو درهم آمیخته بود. از دنیا چیزی نمیخواست ،ساده زیست بود، آرزوش شهادت بود در راه دفاع از مظلوم، براش سنی و شیعه و مسیحی فرقی نمیکرد. انسان بود، مرد بود به معنای واقعی کلمه.
خدا در اعلا درجه آرامش خودش و یاران شهیدش رو قرار بده.
خدا توفیق ادامه راه ایشان رو به هرکسی که دوستدار ایشون هست عنایت کنه انشاءالله.
دواعش در حال به بردگی(کنیزی) بردن یک انسان
بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی دارد